ماده ۸۶ برنامه ششم توسعه و مظلومیت ترویج فرهنگ ایثار/ چقدر از قوانین مربوط به ایثارگران اجرا شده است؟
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۴۳۷۰۱
قرار است طی سلسله مطالبی در خبرگزاری تسنیم مواد مربوط به ایثارگران را در برنامه ششم توسعه مورد بررسی قرار دهیم. اینکه چقدر از این قوانین قابلیت اجرایی دارد و اجرا شده و چقدر از این مواد روی کاغذ باقی مانده است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از موضوعاتی که این روزها در میان جامعه ایثارگری بحث برانگیز و مورد اعتنا است، تصویب قانون برنامه هفتم توسعه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قرار است طی سلسله مطالبی در خبرگزاری تسنیم مواد مربوط به ایثارگران را در قانون ششم مورد بررسی قرار دهیم. اینکه چقدر از این قوانین قابلیت اجرایی دارد و اجرا شده و چقدر از این مواد روی کاغذ باقی مانده است. در ادامه با یوسف مجتعد از اعضای هیئت مدیره شبکه ملی ایثارگران و مشاور حقوقی جامعه هدف ماده 86 قانون برنامه ششم توسعه را در خصوص ایثارگران بررسی کردیم که خواهید خواند:
مجتهد در ابتدا به اولین ماده مربوط به ایثارگران از 11 ماده اشاره کرده و میگوید: ماده 86 به موضوعات فرهنگی و ترویج ایثار و شهادت در جامعه پرداخته که اتفاقاً توجه ویژهای هم به این ماده داشته است. در بند الف آن اشاره به سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در خصوص ایثارگران دارد که به عنوان سند بالا دستی محسوب میشود. در واقع این سیاستها همانهایی است که حضرت آقا بعد از اینکه مجمع تشخیص مصلحت نظام آن را تصویب می کند، ابلاغ میکنند و سیاست و راه برد دستگاههای اجرایی قرار میگیرد. اما می بیبینم که کمترین اقدام در این زمینه صورت گرفته است.
وزیر بهداشت به دنبال لیست 62 داروی کمیاب جانبازان!/ مخبر دو ماه نیم پیش قول حل این مشکل را دادوی در خصوص بند «ب» که به موارد مربوط به آموزش و پرورش است، نیز میافزاید: طبق این بند: «وزارت آموزش و پرورش مکلف است به منظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت نسبت به معرفی الگوها و قهرمانان ملی ایثار و شهادت در متون درسی کلیه پایههای تحصیلی و فعالیتهای پژوهشی و برگزاری مسابقات علمی اقدام نموده و در جهت تعمیق ایمان و ترویج باورها در صیانت از فرهنگ دینی و انقلابی نسبت به اجرای یادوارههای شهدای دانشآموز و فرهنگی و برگزاری اردوهای راهیان نور ویژه دانشآموزان و فرهنگیان با سازمان بسیج همکاری لازم را بهعمل آورد.» اما واقعا چنین چیزی در حد نرمال دیده می شود؟
وی ادامه میدهد: برای مثال در مدارس شاهد بسیاری از خانواده شهدا از محیط مدرسه گله مند هستند. آنها می گویند وقتی معلم ها شئونات حجاب را رعایت نمیکنند چطور میخواهند روی فضای فرهنگی مدرسه اثر گذار باشند؟ در برخی از مدارس به نماز کمترین اهمیتی داده نمیشود. موارد از این دست بسیار است.
مجتهد میگوید: آیا آنطور که توقع میرود در کتابها به اسطورهها و شهدای بزرگ پرداخته میشود؟ حتی یک روند ثابت نمی بینیم. مثلا دولتی روی کار میآید که به این مسائل خیلی اهمیت نمی دهد و در دوره ای موضوعات این چنینی از کتاب ها حذف شده اما دولت دیگری روی کار میآید که بیشتر به موارد مربوط به فرهنگ ایثار و شهادت می پردازد. این فراز و فرودها یا عدم همسویی در سیاستگذاریهای بلند مدت در کتب درسی نتیجه بدتری خواهد داشت. آموزش پرورش بسیار مهم است اما در این حوزه وزارت آموزش و پرورش از رسالت اصلی در این زمینه تا حدودی عقب افتاده است. شاید هم منابع مالی کافی نداشته باشند، نمی دانم اما آنطور که باید کار نشده است.
وی به بند «پ» اشاره میکند: در این بند «صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران موظف است ضمن اختصاص بخشی از برنامههای شبکههای مختلف به موضوع ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، حداقل ده درصد(10%) از تولیدات برنامههای هنری نمایشی خود را به این موضوع اختصاص دهد.» بررسی اجرای این بند فاجعه است. شما ببینید هر وقت هفته دفاع مقدس می شود، صدا و سیما یک سری فیلم های تکراری پخش می کند. یک نوآوری کوچک، به هیچ وجه نمیبینید. تنها تکرار بسیار ملال آور تعدادی فیلم قدیمی است که در شبکه های مختلف باز پخش می شود. قانون می گوید حداقل 10 درصد از تولیدات باید به موضوع فرهنگ ایثار بپردازد. اما کدام تولید؟ جز پخش فیلم یک سری برنامه سطح پایین آماده میشود و از خانواده شهدا دعوت می کنند در این برنامهها حاضر شوند اما دریغ از یک کار فکر شده.
مجتهد با اشاره به بند «ت» در خصوص ساماندهی گلزار شهدا می گوید: این هم یک موضوع مهم است اما می بینید بحث ساماندهی هنوز پس از سالها روشن نیست. کار می شود، هزینه هم می شود اما گاهی هدررفت سرمایه است. گاهی تلاش می شود اما کیفیت مطلوب به دست نمی آید. می خواهیم الگویی را در نظر بگیریم اما بلد نیستیم درست توجیه و تشریح کنیم لذا یکدفعه تصمیم میگیریم کاری را انجام دهیم که مخالفت ها درست یا غلط آغاز می شود که نتیجه همان عدم تبیین و کار دست است.
عضو هیئت مدیره شبکه ملی ایثارگران به بند «ج» اشاره میکند و میافزاید: در این بند آمده: «دولت مکلف است به منظور حفظ و ترویج فرهنگ ایثار، جهاد و شهادت و تکریم از الگوهای این فرهنگ ماندگار به والدین شهیدی که دارای حداقل سه شهید یا دو شهید و یک جانباز پنجاه درصد (50%) و بالاتر یا یک شهید و دو جانباز پنجاه درصد (50%) و بالاتر هستند نشان ملی ایثار اعطا نموده و آنان را به عنوان چهره ماندگار کشور به جامعه معرفی نماید.» تا حدودی با خانواده چند شهید صحبت شد که نشان ایثار بدهیم. در قانون جامع خدمت رسانی به ایثارگران هم هست اما عملیاتی نشد. چون به این باور نرسیدیم و فکر می کنیم اگر این کار را انجام دهیم ممکن است اثر منفی داشته باشد. خلاصه هر کسی با نگاه سلیقه ای پیش می رود.
وی در خصوص بند «ح» میگوید: در این بند «بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس موظف است با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و شهرداریها و سایر دستگاههای فرهنگی کشور تا پایان اجرای قانون برنامه نسبت به توسعه و تکمیل مراکز اسناد و مدارک دفاع مقدس و تدوین دایرهالمعارف دفاع مقدس و تدوین تاریخ دفاع مقدس مطابق بودجه سنواتی اقدام نماید.» اما برای نمونه ما ببینید موزه های دفاع مقدس در چه وضعی قرار دارد. جز باغ موزه دفاع مقدس و شاید یک یا دو نمونه دیگر کدام جای دفاع دارند؟ موزه دفاع مقدس که در خیابان طالقانی تهران واقع شده واقعا چه جذابیتی برای جذب مخاطب دارد. حتی شما به عنوان نمونه آماری جلوی درب آن بایستید و از عابران بپرسید آیا می دانند اینجا کجاست؟ اکثرا نخواهند دانست.
مجتهد ادامه میدهد: این موزه در ساعت اداری مشغول فعالیت است. موزه باید در ساعاتی باز باشد که مردم اوقات فراغت خود را به آنجا سر بزنند و جذب شوند. متاسفانه خیلی از آثار از بین رفت. همان موقع در خرمشهر، خیلی ها گفتند بخشی از محله ها را به عنوان موزه نگهداری کنیم اما رها شد و از بین رفت. مدیریتی که تصمیم قاطع بگیرد، نبود.
تلاش فرزندان شهدا برای تصویب قوانین ایثارگران در برنامه هفتم توسعه چه نتایجی داشت؟وی افزود: یادم هست دو سه روز بعد از آزادی خرمشهر با بهروز مرادی رفتیم آنجا. او شخصیت و نگاه ویژهای به فرهنگ داشت. یک وانت نیسان داشت. میدید یک تابلوی ورود ممنوع ترکش خورده آن را میگذاشت عقب ماشین. گفتم: بهروز چکار میکنی؟ گفت ببین تو الان وسط ماجرا هستی و نمیدانی این ها چه هستند سال ها بعد نوجوانان می خواهند ببیند این آثار را.
مجتهد به نحوه اجرای بند «خ» میپردازد و میگوید: در این بند آمده: «وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و آموزش و پرورش، دانشگاه آزاد اسلامی، بنیاد شهید و امور ایثارگران و ستادکل نیروهای مسلح به منظور تعمیق و ترویج ارزشهای دفاع مقدس به نسلهای بعدی، واحدهای درسی مرتبط با ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در مقاطع مختلف دانشگاهی را ایجاد نموده و تعدادی از موضوعات پژوهشی، پایاننامهها و طرحهای(پروژههای) علمی و تحقیقاتی خود را به موضوع فرهنگ ایثار و شهادت اختصاص دهند.» اما واقعا بنیاد شهید آن طور که باید از این بند حمایت میکند؟ در واقع اصلا فعال نیستند و به تبع دانشجوها اغلب مطلع نیستند که چنین چیزی وجود دارد. اگر قرار است کاری شود باید اطلاع رسانی و تبلیغ شود و دانشجو ترغییب شود. اما این شاید در دفعات محدود انجام شده باشد اما در واقعیت یک قانون متروک است و به حاشیه رفته.
وی میافزاید: اینها تنها یک نگاه گذرا و خلاصه به اجرا شدن یک بند از 11 بند مربوط به ایثارگران در قانون ششم توسعه است. ای کاش اگر قرار است قانونی وضع شود نظارت و الزام عملی نیز بر آن در نظر گرفته شود.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: بنیاد شهید و امور ایثارگران ایثارگران برنامه هفتم توسعه برنامه ششم توسعه فرهنگ ایثار و شهادت مربوط به ایثارگران ترویج فرهنگ ایثار برنامه ششم توسعه آموزش و پرورش بنیاد شهید ملی ایثار دفاع مقدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۴۳۷۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از درشکه تا اتومبیل؛ یک قرن فرهنگسازیِ ناتمام
جابهجایی همواره یکی از دغدغههای مهم از زمان انسانهای نخستین که کمتر سبک زندگی یکجانشینی داشتند تا انسان امروزی که پویایی، جزء جداییناپذیر زندگیاش محسوب میشود، بوده است. نیازی که پاسخ به آن در ابتدا به مدد حیوانات و بعدتر به واسطه پیشرفت تکنولوژی میسر شد، هرچند این بخش هم با چالشهای خاص خود از بروز هرجومرج تا گاهی اوقات نبود فرهنگِ کافی روبرو بود.
به گزارش ایسنا، سرعتِ محدود انسان برای جابهجایی باعث شد تا به حیوانات به چشم وسیلهای برای حملونقل نگاه کند که هرچند سرعت و توان بیشتری از خودش داشتند، اما بازهم تغییر چشمگیری در مدت زمان رسیدن به نقطه دلخواه ایجاد نمیکردند. در این شرایط بود که فکر ساخت وسایلی مانند ماشیندودی، طیاره، قطار و... به ذهنش رسید تا سختیها را بر خود آسان کند. با این وجود وسیلهای که بیش از هر چیزی طی حدود ۱۳۰ سال گذشته توانسته پاسخگوی نیاز انسان به جابهجایی باشد، خودروها هستند که در این گزارش به آنها میپردازیم.
تا پیش از تولد خودروها، استفاده از کالسکه و درشکه برای رفتوآمد در میان مردم رواج داشت؛ چنانچه ناصرالدین شاه پس از بازگشت از سفر فرنگ در سالهای آخر عمرش دستور تاسیس شرکت درشکهرانی برای گسترش حملونقل در دارالخلافه طهران را داد که به دنبال آن حدود ٣٠ درشکه وارد شهر شد. بر همین اساس لازم شد برای حفظ نظم، قوانینی برای تردد وضع شود. از جمله اینکه درشکهها و کالسکهها برای ورود به برخی نقاط شهر از جمله محوطه کاخ گلستان نیاز به مجوزی شبیه طرح ترافیک امروزی داشتند.
مسیر رفتوآمد کالسکهها؛ عکس از آنتوان سوریوگیننخستین اتومبیل در دوران سلطنت مظفرالدین شاه قاجار وارد ایران شد. از آنجایی که استفاده از آن در ابتدا تنها مخصوص درباریان و افراد ثروتمند بود؛ بنابراین به دلیل محدود بودن تعداد اتومبیلها، نیازی به وضع قوانین مشخص برای استفاده از آن وجود نداشت. اما مانند هر وسیله دیگری، خودروها هم پیش از آنکه فرهنگ و قوانینی برای استفاده از آنها شکل گیرد، به مرور جای خود را در میان زندگی تمام اقشار جامعه باز کردند.
در واقع باید حدود یک قرن قبل را تصور کنید که فردی از پشت درشکهای که هدایت آن با کشیدنِ افسار اسب یا قاطر امکانپذیر بوده، پایین میآید و صرفا با یادگیری برخی مفاهیم ابتدایی پشتِ فرمان وسیلهای مینشیند که دیگر هدایت آن تنها به زور و بازوی خود و اندک شعور حیوانش وابسته نیست و باید همزمان حواسش به گاز، ترمز، دنده، فرمان و... باشد! در این شرایط البته وضعیت برای پیادگان هم بهتر نبود، کسانی که هیچ اطلاعاتی از سرعت و شتاب اتومبیل نداشتند و بعید نبود مثلا بازیگوشی یک کودک هنگام رد شدن از خیابان باعث تصادفی جبرانناپذیر شود.
از طرفی افزایش تعداد اتومبیلها در سطح شهرها در شرایطی رخ میداد که کوچهها و خیابانهای خاکی، زیرساخت لازم برای حضور این تعداد خودرو را نداشتند، خبری از خطکشی معابر، چراغ راهنمایی و رانندگی و... نبود و نظمیهچیان هم آموزشی برای نظارت بر قوانین مرتبط با این ساخته دست بشر ندیده بودند. در این بیقانونی هم احتمالا حق با کسی بود که زودتر میپیچید، صدای بلندتری برای داد زدن داشت، در محله خودشان رانندگی میکرد و بچهمحلها هوایش را داشتند و... .
با این وجود روند استفاده از اتومبیل کم و بیش به همان سبک اولیه تا زمانی که نخستین قربانی را بگیرد ادامه داشت. اما ماجرا از چه قرار بود؟ درویش خان که یکی از افراد اثرگذار موسیقی ایرانی و عامل ایجاد تنوع در ساز تار بود، در یکی از شبهای پاییزی سال ۱۳۰۵ خورشیدی که سوار بر درشکه درحال بازگشت به خانه بود با یک اتومبیل تصادف کرده و بعد از ۵ روز از دنیا رفت و اینگونه بود که خطرات وسیلهای که قرار بود کمکی به بشر باشد، بیش از قبل مشخص شد.
احساس خطر در کنار هرجومرج، بیقانونی و شکل نگرفتن فرهنگ استفاده از خودرو سبب شد تا در سال ۱۳۰۵ خورشیدی، داشتن تصدیق یا گواهینامه برای رانندگی اجباری شود و به دنبال آن دو سال بعد، اولین قوانین مربوط به رانندگی تنظیم و اداره نظمیه هم موظف به نظارت بر اجرای قوانین شود. البته اولین آییننامه کامل قوانین راهنمایی و رانندگی سال ۱۳۱۸ تصویب شد که از آن به عنوان مادر قوانین راهنمایی و رانندگی یاد میشود.
حالا دیگر تقریبا ۱۰۰ سال است که قوانین راهنمایی و رانندگی در ایران شکل گرفته؛ با این وجود گاهی برای رعایت یک قانون مشخص مانند بستن کمربند ایمنی، بهترین راهکاری که باعث فرهنگسازی میشود درنظر گرفتن جریمه است! درواقع اینجاست که قانون برای برطرف کردن هرجومرج به کمک فرهنگ آمده، اما به نظر میرسد برای موارد دیگر که وابسته به موضوعات ترافیکی نیستند، مانند بوق نزدن در هر ساعتی از شبانهروز در کوچهها و پسکوچهها، فحش ندادن هنگام رانندگی، نیفتادن پشت آمبولانس، بوق زدنِ بیدلیل در ترافیکهای طولانی و... هنوز کار زیادی تا رسیدن به نقطه فرهنگی مطلوب داریم!
انتهای پیام